فناوری ساخت و ساز

شناخت و معرفی تازه های تکنولوژی صنعت عمران و هنر معماری ایران و جهان

فناوری ساخت و ساز

شناخت و معرفی تازه های تکنولوژی صنعت عمران و هنر معماری ایران و جهان

مقدمه ای بر صنعت عمران و هنر معماری

این وب سایت با عنوان فناوری/تکنولوژی ساخت و ساز پژوهش و مطالعه مداوم می کند. شاید جمله فناوری ساخت و ساز برای شما بازدیدکنندگان گرامی مبهم باشد و ایجاد سردرگمی نماید. این وب نما که به تازگی فعالیت خود را آغاز نموده است در زمینه کلی صنعت عمران و هنر معماری مطالعه، پژوهش، و اطلاع رسانی می نماید.  صنعت عمران و هنر معماری دو حوزه مجزا از یکدیگر نیستند و نخواهند بود بلکه بر عکس مکمل و تمام کننده یکدیگر می باشند. در حوزه عمران ما به پژوهش و معرفی عناصر پایه و کلیدی در ساختمان سازی ، راه سازی، شهرسازی و ... که زیر مجموعه صنعت عمران هستند می پردازیم و در عین حال دست به شناخت اساسی فلسفه و اصول هنر معماری و همین طور عناصر و ابزارهای علمی و هنری و بنیادین این هنر اصلی، که شمای کلی صنعت عمران را تشکیل می دهد، می زنیم. لازم به ذکر است که  مطالعه و پژوهش و اطلاع رسانی صنعت عمران و هنر معماری با هم و در کنار هم و همگام با یکدیگر می باشند و ما این اصل مهم را در حقیقت اصل بنیادی این تارنما قرار داده ایم.  فناوری ساخت و ساز یعنی  نوآوری در ساختمان سازی، راه سازی، تونل سازی، پل سازی، شهرسازی، و به همین شکل یعنی خلاقیت در طراحی معماری، دکوراسیون، طراحی داخلی ساختمان، طراحی دکوراسیون داخلی ، طراحی فضاهای شهری، طراحی معماری در راه سازی، تونل سازی، و به طور کلی شهرسازی است.  

اسکیس چیست؟ شناخت اسکیس در معماری

برای اسکیس تعاریف متعددی را می توا ن بیا ن کرد : 1 - اسکیس در حقیقت انجماد یک ایده د رحال عبور از ذهن است . 2 - اسکیس طراحی معماری تند , سریع و ساده است . 3 - اسکیس یک ابزار است تا ما بتوانیم ایده ها و افکار درون ذهنمان را در زمینه طراحی معماری منصه ظهور برسانیم . 4 - اسکیس باز گو کننده یک سلسله تفکرات است که به عنوان هنر معماری و طراحی معماری در ذهن معمار یا طراح وجود دارد و از طریق فرآیند طراحی معماری به واقعیت می پیوندد . 5 - اسکیس طراحی معماری دست آزاد است ، دستی فارغ از هرگونه ابزار ،جز قلم برای کشیدن ، دستی توانمند و هماهنگ با ذهن .



ویژگی های یک اسکیس:
1 - یک اسکیس می تواند نحوه فکر کردن طراح را نسبتبه موضوع طراحی معماری بیان کند . 2 - اسکیس به دور از هرگونه دروغ است و ما صادقانه هر آنچه که در ذهن خود می بینیم را به روی کاغذ می آوریم . 3 - اسکیس نوعی بیان هنر معماری و بهتر از آن معمارانه است و از اصالت بالایی در این رشته و سایر رشته های هنر های تجسمی بر خوردار است و ابزار مناسبیبرای خلق و بیان ایده ها می باشد . 4 - ذات اسکیس طراحی معماری تند ، سریع می باشد ، پس گاهی ممکن است که یک اسکیس دارای خطوط زیاد باشد . 5 - اسکیس هاکمک خواهند کرد تا ما بیشتر در مورد ایده های خود فکر کنیم و آن ها را بررسی نماییم و بیشتر به پرورش و رشد آن ها بیاندیشیم . گاهی اوقاتدر برخیاز اسکیس ها و اتود های شخصی و اولیه ممکن است اغراقوجود داشته باشدالبته این مورد در مراحل اولیهکار امری است شخصی وبرگرفته از بینش طراح ،که در مراحل بعدی بر طرف خواهد شد . خلاصه آن که : ما به عنوان یک معمار و یا طراح بایدنوعی تفکر منطقیو قوی نسبت به موضوع طراحی معماری و طراحی داخلی، دکوراسیون ، دکوراسیون داخلی، طراحی دکوراسیون داخلی و... دیگر ساختارها و موضوعات مختلف هنر معماری داشته باشیم و در حقیقت ایده ها و افکار را بتوانیم در راستای اهداف والا خلق و پرورش دهیم . حال اگر قدرت بیان آن را توسط دست آزاد و ابزار اسکیس نداشته باشیم ناچاراً به طرق دیگر ایده و فکرمان را بیان می کنیم مثلاً از ساخت ماکت و یا طراحی دو بعدی و سه بعدی رایانه ای و یا دست با ابزار ( مسلح ) کمک می گیریم . مهم این است بتوانیم فکرمان را بیان کنیم بیانی معمارانه . اگر ما قادر باشیماسکیس های با گرافیک بالا و یا به اصطلاح زیبا و با رنگ و لعاب و در سطح حرفه ای ارائه کنیم ، اما پشت این خطوط به ظاهر زیبا فکر و مبانی نظری و هدف نداشته باشیم در واقع کاری بیهوده و عبث انجام داده ایم و خود را گول زده ایم و این گونه ترسیمات هیچ گونه جایگاهی برای رشد نخواهند داشت . پس بهتر است اول چگونه فکر کردن را بیاموزیم و بعد چگونه خلق کردن و چگونه ارائه کردن را بیاموزیم.
منبع: تارنمای هنر و معماری

معماری داخلی چیست؟ معرفی و شناخت مقوله "معماری داخلی"

معماری داخلی مجموعه دانش ، فن و هنری است که با عناصر طراحی داخلی از قبیل فرم رنگ بافت و ... سعی در بهینه سازی فضاها و دست یابی به کارائی و کار کرد مناسب در کنار زیبائی معانی و معناها می باشد. معماری داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها "کثرت ها و کاستی ها "و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا " طبیعت در برابر هندسه ( معماری ارگانیک ) " داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو و احساسات زنانه از سوی دیگر (که در اوج وجود به تفاهم رسیده اند) می کوشد ارتباط معنائی و فرمال (Formal ) را مفهوم بخشد . در واقع معماری داخلی به وسیله این ترکیب می خواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحی فضا دست یابد.

 

 

در معماری داخلی با ایجاد ضرب و اهنگ در هندسه می توان احساسات انسانی را بیدار ساخت در تمامی ابعاد نفوذ کرد و حرکتهائی غیر از حرکتهای عمودی و افقی ایجاد کرد. ما در معماری با فرکانس های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می کنید مجموعه ای از اشکال هندسی، که به صورت مجرد و بی هیچ واسطه ای در فضایی دو بعدی قرار گرفته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، تونالیته رنگ های استفاده شده و تحریکات حسی موجود در هر اثر ، بیانگر هماهنگی دقیق در اجزاء است. انسان به واسطه گرافیک محیطی در کنار معماری داخلی با محیط پیرامون خود سخن می گوید ، و با دیگران ارتباط برقرار می کند. معماری داخلی در ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین برای افراد جامعه نقش موثردارد. معماری داخلی به معنایی ملموس تر نوعی طراحی دکوراسیون داخلی می باشد. دکوراسیون که بر گرفته از واژه  دکور یعنی نوعی خواست و اراده برای ایجاد نقش و نگارهایی خاص که معمولا با مفهوم تزئین و زیبایی برای ایجاد لذت و آرامش  می باشد، یعنی محیا کردن شرایط ایجاد معماری داخلی است. دکوراسیون چه در معنای عام و چه خاص برای طراحی داخلی بکار می رود. دکوراسیون داخلی محیط مناسب یعنی فضایی که بشر در آن بتواند فارغ از فشارهای ناخواسته روانی رشد کرده و شکوفا شود و این از خواسته های عقلانی و منطقی هر جامعه است. گرافیک " محیط زیبایی بصری و نظم و هماهنگی مطلوب فضا است. مقصود از تمام طرح های گرافیکی برای طراحی داخلی و طراحی معماری خارجی ایجاد فضایی برای زندگی پر نشاط و سالم و قانع کننده است. مشخص کردن یک مکان از مکانی دیگر ، زیبا سازی ، نظم و انسجام بخشیدن به فضا و گسترش حیطه فعالیت معماری داخلی، از اهداف گرافیک محیطی به شمار می رود. معماری داخلی (Interior Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمان ها به منظور انجام فعالیت های روزمره یعنی زندگی وکار است. بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها محیطی را ایجاد می کنند که پاسخ گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیت های ما در آن صورت می گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می بخشد، طراحی داخلی آن است. بنابراین می توان گفت کیفیت طراحی دکورسیون داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیت های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار می دهد.

 

 

بر این اساس، هدف معماری داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت. معماری داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است. از این رو موضوع معماری داخلی به هیچ وجه محدود به اقشار مرفه و خانه های اعیانی نیست. معماری داخلی می تواند برای کل جامعه و طبقات کم درآمد هم مفید باشد. اگر قناعت را اصل اساسی امروز جامعه بدانیم و قصد داشته باشیم امکان زندگی راحت را در فضای 40 یا 60 متری آپارتمان ها فراهم کنیم، معماری داخلی یک ضرورت گریزناپذیر خواهد بود. طراحی داخلی می تواند به ما نشان دهد که در یک فضای کوچک چطور و با چه وسایلی باید زندگی کنیم. از آنجا که معماری داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگی های روحی ـ روانی انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگی های رفتارهای انسانی در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد. از این رو طراح به هنگام طراحی داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که می خواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد. معماری داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه ها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی گیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند. معماری داخلی که در حد واسط میان طراحی معماری و طراحی داخلی و مفهوم کلی طراحی تجسمی  قرار می گیرد، به همان میزان که شامل جنبه های کاربردی، ساختاری و فنی می شود، طراحی تجسمی و جنبه های بصری و زیبایی شناسانه را نیز در بر دارد. از این رو معماری داخلی اغلب در ردیف هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود. اگرچه معماری داخلی امروزه به عنوان یک تخصص شناخته می شود و محدوده بسیار وسیعی را در بر می گیرد، اما از آنجایی که این رشته در ارتباط مستقیم با دکوراسیون داخلی خانه و زندگی روزمره می باشد، شناخت الفبای معماری داخلی و تبیین مبانی آن به زبان ساده برای عموم مردم و بویژه زنان خانه دار، به قابل فهم کردن آن و برخوردی علمی با این پدیده خواهد انجامید و در نهایت تأثیری عمیق بر کیفیت فضاهای زیستی جامعه ما خواهد داشت.

 

شناخت عناصر و اصول هنر معماری داخلی (طراحی دکوراسیون داخلی)

یکی از وجوه اساسی هنر معماری، طراحی دکوراسیون داخلی و یا در معنای کلی تر طراحی داخلی می باشد. در معماری داخلی، آفرینش محیطی زیبا و کاربردی، کاری سخت و پیچیده نخواهد بود اگر با عناصر اولیه و اصول کلی طراحی و به خصوص طراحی داخلی آشنا باشیم. شناسایی و رعایت این عناصر و اصول، به ما دیدی درست و کاربردی می دهد که بر اساس آن می توان دست به انتخاب زد. عناصر طراحی، در حقیقت ابزار اولیه ی طراحی  دکوراسیون داخلی هستند و عبارتند از: خط، شکل، فضا، فرم، بافت و رنگ. نحوه ی ترکیب این عناصر و قرارگیری آنها در محیط را اصول طراحی مشخص می کنند. تعادل، ریتم و تاکید، از جمله ی مهمترین این اصول هستند

 

طراحی داخلی منزل واقع در سردشت

طراحی داخلی منزل واقع در سردشت

.

خط (Line): : از حرکت نقطه به خط می رسیم. هر خط دارای جهت، طول و ضخامت است. با استفاده از خطوط، شکل ها و فرم ها تشکیل می شوند. مهمترین و کاربردی ترین خطوط  در معماری داخلی خطوط افقی و عمودی هستند.

خطوط افقی (Horizontal): : خطوطی قوی و دارای هارمونی و ارتباط با زمین، آرامبخش، پذیرا و متین. استفاده از خطوط افقی در سطح وسیع باعث می شود که فضای دکوراسیون داخلی عریض ترو درازتر به نظر برسد. یک حمام مثال خوبی از کاربرد خطوط افقی است. خطوط افقی بکار رفته در کاشی دیوارها، روشویی فضا را طویل تر نشان می دهد.

خطوط عمودی(Vertical) : : این نوع خطوط چشم، ذهن و روح را به بالا سوق می دهند. جهت بالا در مفهوم خاص خود می تواند به معنی فراسوی یا بالاسوی باشد. به همین خاطر است که در طراحی داخلی کلیساها و مساجد قدیمی بیشتر از خطوط عمودی استفاده می شود. فضاها با استفاده از این خطوط ، بلندتر و با عظمت تر به نظر می رسند و احساس ثبات و امنیت را در بیننده بر می انگیزانند. بهترین خطوط برای استفاده در سالن های طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی و رستوران غذاخوری و نشمین های رسمی و همینطور ورودی ها هستند.

 

طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی واقع در آذرشهر

طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی واقع در آذرشهر

 

شکل(Shape) : : به سطحی که توسط خطوط احاطه شده باشد، شکل می گویند. شکل ها در حقیقت سطوحی دو بعدی هستند. مهمترین گروه آن اشکال هندسی مانند مربع، مستطیل، دایره، مثلث و ... هستند. کاربرد اشکال در معماری داخلی باعث ایجاد جذابیت و سبک می شود. مثال های آن در معماری عبارتند از انواع سازه های هنر معماری (معماری داخلی و معماری خارجی)، کوسن ها، تابلوهای نقاشی و..  .

سطوح با خطوط مورب (Angular): : خطوط مورب حسی از حرکت، جنبش و جریان را به فضا می بخشند. خطوطی دراماتیک و بی ثبات هستند. معمولا افراد تمایل بیشتری به دیدن این نوع خطوط نسبت به خطوط صاف دارند و مدت زمان بیشتری می توانند آن را تحمل کنند. شاید به این دلیل که این نوع خطوط ذهن را درگیر می کنند.

سطوح با خطوط شکسته (Diagonal): : این خطوط هم مانند خطوط مورب انرژی و پویایی به فضای طراحی داخلی بخشیده و تقابل زیبایی با خطوط عمودی و افقی موجود در فضا ایجاد می کند.

فضا (Space): : به حجم یا محیطی سه بعدی گفته می شود که دارای طول، عرض و ارتفاع بوده و شامل تمامی فاصله ها، نواحی و نقاط مابین یا اطراف اشیا و فضاهای خالی درون آنهاست. فضاها به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شوند. به المان ها و احجام موجود در فضا، فضای مثبت و نواحی خالی بین آنها، فضای منفی نامیده می شود.

مثبت و منفی (Positive and Negative): : دکوراسیون داخلی حمامی را در نظر بگیرید که دارای دو فضای منفی و مثبت باشد. فضاهای منفی یعنی فضای زیر روشویی و وان، چشم را بسوی خود جذب می کند. فکر می کنم طراح به این خاطر از کاشی های مستطیلی شکل دراین  فضای داخلی استفاده کرده است که تاکیدی بر فضاهای منفی حمام داشته باشد.

 باز (open) : یک آشپزخانه مثال خوبی برای این نوع فضا می باشد. در این نمای داخلی که بسیار خوب چیدمان شده، فضای بسیار خوبی برای ترددها در نظر گرفته شده است.

فرم (Form): : هر شی سه بعدی در این گروه قرار می گیرد. مثال های آن؛ هرم، استوانه، مکعب و ... می باشد. گاهی فرم ها از ترکیب دو یا چند شکل بوجود می آیند. فرم ها می توانند در کنار رنگ و بافت غنی تر شوند. بهترین مثال برای فرم در فضاهای داخلی، مبلمان و کابینت ها هستند. فرم ها به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند: فرم هایی که در دکوراسیون با استفاده از سطوح صاف تشکیل می شوند و در مقابل طراحی داخلی فرم های منحنی که از ترکیب سطوح دارای انحنا بوجود می آیند.

فرم صاف (Rectilinear): : در یک آشپزخانه تمام فرم های بکار رفته می تواند مستطیل شکل باشند. از کابینت ها و قفسه ها گرفته تا تیرک های سقف و پله ها. استفاده از فرم مستطیل به این محیط باز و پذیرا، ثبات و ایستایی می بخشند.

فرم منحنی (Curved): : این فرم ها به فضا تعادل، نرمی و آرامش می بخشند و فضاهایی با حس موزون و آهنگین بوجود می آورند. در کنار خطوط عمودی و افقی، باعث تلطیف فضا می شوند. در یک فضای طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی فرم های منحنی زیادی بکار رفته است. هر کدام از فرم های منحنی، جزئیات متفاوتی دارند که باعث جذابیت بیشتر محیط شده اند.

بافت (Texture): : به کیفیت قابل لمس یک سطح، بافت گفته می شود. بطور کلی، دو نوع بافت وجود دارد: بافت قابل لمس (Tactile) که با تماس با سطح آن را حس و درک می کنیم؛ مثل زبری و نرمی. نوع دیگر بافت، بافت بصری (Implied) است که معمولا در نقاشی ها و عکس ها یافت می شود و آن بافتی است که با دیدن و بدون لمس کردن، حس می شود.

بافت زبر (Rough): : افزودن بافت به فضای داخلی، باعث ایجاد جذابیت و تنوع می شود.

بافت نرم (Smooth): : در یک آشپزخانه سطوح سخت، سنگ و چوب، پالیش و براق می باشند و بافتی نرم و صیقلی به محیط می بخشند.    

 رنگ: رنگ و تنوع رنگها در رنگ آمیزی طراحی داخلی  بدین جهت از اهمیت فراوان برخوردار است که  دست طراح  معماری داخلی برای طراحی داخلی بسیار باز است و می  تواند طرح های گونگون از دکوراسیون داخلی را بیافریند.

الگوی مکمل (Complementary): : رنگ سبزآبی دیوارها و قرمزنارنجی صندلی ها، رنگ های مکمل هستند. یک ترکیب رنگی فوق العاده، که در کنار رنگ طبیعی کابینت چوبی، رنگ مشکی کف و رنگ سفید میز و شیدهای لامپ، ترکیبی دلنشین و جذاب را ایجاد کرده است. رنگ صندلی ها به فضای آرامبخشی که رنگ آبی ایجاد کرده است، انرژی و نشاط می بخشد.

لگوی تک رنگ (Monochromatic): : به عنوان مثال یک حمام تنها یک رنگ اصلی دارد: قرمز. استفاده از تنالیته های مختلف قرمز و کاشی های قرمزی که به پس زمینه بافت داده اند، به محیط جذابیت و عمق می بخشند.

تعادل (Balance): : تعادل یا بالانس در طراحی دکوراسیون داخلی را در یک جمله می توان توزیع مناسب در پراکندگی وزن بصری اشیا در طراحی داخلی دانست. سه راه برای ایجاد تعادل در محیط وجود دارد: متقارن (Symmitrical)، نامتقارن (Asymmitrical) و شعاعی (Radial).

متقارن (Symmetrical): : ابن نوع بالانس با استفاده از چیدمانی کاملا مشابه و یکسان، در دو طرف خط تقارن ایجاد می شود. از این نوع چیدمان بیشتر برای فضاهای رسمی استفاده می شود. این حمام با دو سینک، دو آینه، دو جاحوله ای و یک فریم شیشه ای که همه ی اشیا را در خود جای داده است، نمونه ی خوبی برای این نوع تعادل است. حتی کابینت ها هم کاملا قرینه طراحی شده اند. به نظر می رسد که در دو طرف این فضا، کمدها و نیمکت ها هم بصورت کاملا قرینه جانمایی شده اند. این حمام حسی رسمی و پایدار را به نمایش می گذارد.

نامتقارن (Asymmetrical): : امروزه از این نوع بالانس در معماری داخلی بیشتر استفاده می شود. بدین صورت که در این نوع تعادل نیز، چیدمان از نظر وزن بصری در دو طرف خط تقارن یکسان است. رسیدن به این تعادل آسان نیست زیرا، تعادل نامتقارن با استفاده از وسایل مختلف و کاملا متفاوت از نظر بافت، رنگ و سایز ایجاد می شود.

تعادل شعاعی (Radial): : با چیدمان عناصر حول یک نقطه ی مرکزی بصورت دایره ای، به این نوع تعادل می رسیم. پلکان های مارپیچی در طراحی داخلی منزل، مثال خوبی برای این نوع تعادل هستند

 

طراحی استخر واقع در بوشهر
طراحی داخلی استخر به سبک غار واقع در بوشهر

.

تاکید (Emphasis): : برای ایجاد حالت تاکید معمولا یک شی را به عنوان نقطه ی کانونی در فضا، در نظر گرفته و آن را از بقیه ی محیط  دکوراسیون داخلی و المان های پیرامون آن، متمایز می کنند. هدف از ایجاد نقطه ی کانونی در فضا، افزودن جاذبه های بصری است. برخی از تکنیک های ایجاد آن؛ قرار دادن آن در مرکز محیط، بزرگ کردن سایز، بافت دار کردن یا رنگین کردن المان مورد نظر می باشد.

ریتم (Rhythm): : ایجاد ریتم در فضا باعث چرحش چشم در محیط شده و به بیننده لذت بصری می بخشد. در یک طراحی داخلی خوب، ایجاد ریتم مناسب در فضای دکوراسیون داخلی است. تکنیک های آن عبارتند از تکرار (Repitation)، مدرج سازی (Gradation)، انتقال (Transitiobn)، تضاد (Contrast) و چرخشی (Radiation).

تکرار (Repitation): : در حقیقت استفاده از عناصر (خطوط، اشکال، فرمها و ...) یکسان و تکرار آنها در یک طراحی داخلی می باشد. این تکنیک به فضا حس انسجام، هماهنگی و ثبات می دهد. بطور مثال، در یک ورودی با استفاده از تکرار ستون های یکسان و با استفاده از نورپردازی های مشابه در کف، چشم در طول راهرو حرکت کرده و احساس لذت می کند.

مدرج سازی (Gradation): : در این تکنیک، با استفاده از عناصر مشابه در فضا که با ریتمی هماهنگ بزرگ یا کوچک شده و یا تغییر رنگ (روشن به تیره) داده اند، سبب ریتمیک شدن فضا خواهد شد. در این روش، چشم روی محور مدرج سازی در جهت بالا و پایین حرکت می کند.

انتقال (Transition): : این تکنیک، باعث ایجاد حرکت و چرخش چشم از یک نقطه به نقطه ی دیگر شده، بدون اینکه در حرکت چشم وقفه ای ایجاد شود.

تضاد (Contrast): : وقتی یک شکل یا رنگ، در تضاد و تقابل با شی دیگر یا محیط (بصورت کلی) باشد، به یکی دیگر از تکنیک های ریتم یعنی تضاد می رسیم.

چرخشی (Radiation):: در این نوع ریتم، عناصر طراحی  دکوراسیون داخلی در تعادل کامل با هم هستند، و معمولا به دور یک نقطه ی مرکزی چیدمانی شعاعی دارند.


نویسنده: فیروزه فقهی/ویرایش: ARIYANARIANARTEMISSARIANFAR

جستار در باب هنر معماری پست مدرن و نئوکلاسیک و تفاوت های آنها!

فلسفه و تمدن کلاسیک یونان و روم باستان شالوده فکری و اجتماعی تمدن باخترزمین را تشکیل می دهد و طی دو هزار سال گذشته همواره فلسفه کلاسیک در بینش ذهنی و کالبد فیزیکی تمدن غرب مشهود بوده است. سبک کلاسیک که در پی نفوق معماری مدرن از اوایل قرن اخیر مورد بی توجهی نسبی قرار گرفته بود به تدریج بعد از انتقادی که به سبک مدرن شد دوباره به صورت یک سبک مهم که می تواند پاسخگوی نیازهای جامعه امروز باشد مطرح شد. معماران نئوکلاسیک همچون معماران پست مدرن توجه به گذشته دارند ولی یک اختلاف عمده بین این دو دیدگاه نسبت به تاریخ وجود دارد. معماری پست مدرن در پی هویت انسان است و تاریخ هر قوم و ملتی به عنوان بخشی از هویت آن ملت تلقی می شود، لذا آنها تاریخ فرهنگی و کالبدی و همچنین دستور زبان معماری هر قومی را در معماری خود در هر منطقه نمایش می دهند .

 

هنر معماری پست مدرنیسم

هنر معماری پست مدرنیسم

 

البته معماری پست مدرن ملاحظات و ساختارهای بسیار پیچیده تری دارد و گفتن اینکه آنها بدنبال هویت و کیستی انسان هستند می تواند یکی از ده ها ملاحظات فکری و اندیشه های فلسفی پنهان و آشکار هنر معماری در معماری پست مدرن باشد. هنر معماری اعم از کلاسیک و پست مدرن یک هنر دو وجهی است. به عنوان وجه نخست طراحی معماری از کلیت و نمای یک اثر معماری ساخته شده سخن می گوید و وجه دوم از طراحی داخلی و یا معماری داخلی پرده بر می دارد. هر دو وجه هنر معماری در معماری پست مدرن و معماری تئوکلاسیک به چشم می خورد. وجه نخست یعنی طراحی معماری و نگاه ناظر به نما و کلیت یک اثر معماری در پست مدرنیسم پر رنگ تر است و البته وجه دوم یعنی طراحی داخلی و یا به معنای گویاتر طراحی دکوراسیون داخلی معماری ساختمان در معماری کلاسیک و نئوکلاسیک از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. اما این کار به معنی تقلید نیست بلکه بر اساس شرایط زمانی و مکانی به صورت جدید و امروزی ظاهر می شود، و لذا معماران پست مدرن در تغییر دادن تناسبات، رنگ ها و عملکرد های نمادهای تاریخی به خود تردید راه نمی دهند.

 

هنر معماری نئوکلاسیک غرب با رگه های دینی

هنر معماری نئوکلاسیک غرب

 

اما معماران نئوکلاسیک همچون کوینلن تری انگلیسی(یکی از مهم ترین نظریه پردازان سبک نئوکلاسیک) معتقدند که «نظم های کلاسیک الهاماتی آسمانی و مقدس هستند» پس تغییر در آنها صحیح نیست و هر تغییری در آن باعث تبدیل شدن کمال به نقصان می شود. آنها دلیل جاودانگی معماری کلاسیک را در همین می دانند و از نظر معماران نئوکلاسیک سبک پست مدرن یک مد است زیرا در این سبک اصول جاودانه معماری کلاسیک با طبع، نظر و منطق زمینی تغییر داده شده است. معماران نئوکلاسیک سبک مدرن را نیز سبکی قابل قبول نمی دانند چنانکه کویلن تری گفته است «مدرنیسم پرهیز از هر روشی است که کارکرد داشته است» لذا معماران نئوکلاسیک، گذشته و خصوصا معماری کلاسیک را منبع الهام خود می دانند و معماری کلاسیک و یا سنتی را به همان گونه که از نظر کالبدی بوده، برای احتیاجات امروزه طراحی می کنند. اما باید توجه داشت که در داخل این فرم های تاریخی کلیه وسایل رفاهی امروزی تدارک دیده شده است. اگر خواسته باشیم در یک جمله معماری نئوکلاسیک را تعریف کنیم می توان گفت: ساختمان نئوکلاسیک، پوسته ای کلاسیک بر روی امکانات مدرن است. معماران این سبک معماری کلاسیک را یک معماری لایزال و بی زمان می دانند اصولی که در این سبک مانند نظم، تقارن، هماهنگی و کمال در زمان یونان برای خانه خدایان مطرح شده بود اصولی جاودانه است که همچنان می توان از آنها استفاده کرد.خدایان یونان خدایانی زیبا و در حد کمال جاودانه بودند لذا خانه های آنان نیز باید دارای همین خصوصیت می بود بنابراین از مهمترین معابد کلاسیک که معبد پارتنون در آتن می باشد نماد شاخص معماری کلاسیک است که به طور کامل بر اساس اصول ریاضیات و هندسه طراحی و ساخته شده است. جالب است بدانیم در ایران نیز اولین سبک فرنگی که بسیار مورد توجه قرار گرفت سبک نئوکلاسیک می باشد که در زمان ناصرالدین شاه در نیمه دوم قرن نوزدهم این سبک به کشور ما نفوذ پیدا کرده است و همچنان نیز آثار آن بر پیکره شهرهای ما نقش بسته است.

کومه سرا/ویرایش: ARIYANARIANARTEMISSARIANFAR